وهابیّون لیسوا مسلمین...
صم بکم عمی فهم لا یعقلون
wahhabi is not muslim...
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
امام رضا . . . | 0 | 1332 | hoojre |
وهابیّون لیسوا مسلمین...
صم بکم عمی فهم لا یعقلون
wahhabi is not muslim...
ناتوي فرهنگي
شواليه هاي جنگ سرد فرهنگي
«جنگ سرد» به دوران تاريخي اطلاق ميشود كه از اواسط دهه 1940م. با پايان جنگ دوم
جهاني، آغاز شد و تا سال 1991 و فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، يعني حدود 45 سال،
دوام آورد.شاخص اين دوران، رقابت و نبرد آشكار و پنهان سياسي، اقتصادي، تسليحاتي،
اطلاعاتي و فرهنگي بلوك غرب، به رهبري ايالات متحده آمريكا، و بلوك شرق، به رهبري
اتحاد شوروي، بود. اين نبرد در تمامي دوران طولاني فوق سايه سنگين و سياه خود را
بر فضاي بينالمللي گسترد و سرنوشت بشريت را رقم زد. در اين دوران، روشنفكران نيز
به دو جبهه اصلي كمونيست و ضد كمونيست تقسيم شدند و اگر مواضع روشنفكران مستقل و
ميانهرو با نگرش يكي از اين دو جبهه اصلي روشنفكري تعارض مييافت به وابستگي به
جبهه ديگر متهم ميشد. فضاي قطببندي شدهاي بود كه لمس آن براي نسل جديد دشوار
است. طبعاً، سرويسهاي اطلاعاتي هر دو بلوك، شرق و غرب، نيز، در اين حوزه روشنفكري
فعال بودند.
در سالهاي اخير، با فروپاشي اتحاد شوروي و پايان يافتن جنگ
سرد، توجه به نقش سرويسهاي اطلاعاتي، بهويژه آژانس مركزي اطلاعات آمريكا (سيا)،
در حوزههاي روشنفكري در دوران فوق افزايش چشمگيري يافته است. پژوهشهايي كه در اين
زمينه صورت گرفته، ثابت ميكند كه در دوران جنگ سرد در عرصههاي روشنفكري نيز،
مانند ساير عرصهها، اين نبرد به شدت جريان داشت. اين پديدهاي است كه «جنگ سرد
فرهنگي» نام گرفته است. اينك، در غرب، نسلي پرشور و دقيق از محققان پديد آمدهاند
كه، بر پايه اسناد علني شده سيا، گروهي از برجستهترين نظريهپردازان و مبلغان
ليبرال دمكراسي را به همكاري با سيا و اينتليجنس سرويس بريتانيا متهم ميكنند. اين
جنجالي است كه برخي مطبوعات آن را «بحران روشنفكري ليبرال پس از جنگ سرد»
ناميدهاند.
واقعاً يهودي كيست و يهودي بودن يعني چه؟
اين
سؤال ابتدا عجيب و بي معني جلوه ميكند. اما بااين حال براي پي بردن به عمق مسأله
كافي است كه همين سؤال را از چند دانشآموز بپرسيم(من خودم اين كار را انجام دادهام)،
خواهيم ديد كه اكثر آنان براي پاسخ دادن دچار مشكل ميشوند و سر درگمي عميقي
احساس ميكنند. البته اين مسأله فقط درمورد دانشآموزان مصداق ندارد و تقريباً
اكثر مردم با چنين مشكلي مواجه هستند. مارك هالتر در كتاب بسيار جالبي كه در دست
چاپ دارد به اين مسأله پرداخته است: «هزاران كتاب در مورد يهوديان و يهوديت به نگارش
درآمده است اما باز هم اين مقوله براي اكثر مردم و حتي براي عدهاي از خود
يهوديان ناشناخته و معماگونه مانده است. آيا واقعاً تفاوت ميان اسراييلي، اسراييلي
تبار و يهودي كاملاً مشخص است؟ نه مطمئنا... البته هر شخصي كه گذرنامه اسراييلي
داشته باشد، اسراييلي است و مسأله مبهمي در اين باره وجود ندارد.اما در مورد
اسراييلي تبار چه بايد گفت؟ آيا او كسي است كه پيرو دين يهود است؟ اما در اين موقع
اين پرسش پيش ميآيد كه يهودي كيست؟ و باز بدتر اين كه يهودي كه معتقد به اين دين
نيست در كدام دستهبندي قرار ميگيرد؟ اما همه به سادگي از كلمه يهودي براي همه
اين افراد استفاده ميكنند و گويي كه همه از اين كلمه يك معنا و مفهوم واحد را در
نظر دارند.» اما هنگامي كه سوالاتي در اين زمينه مطرح كنيم، متوجه برخي از حقايق
شويم. من اين جمله را خيلي جدي و به دور از طنز وطعنه ميگويم چون وقتي مثلاً
پاسخ دانشآموزان را ميشنوم ميبينيم كه ترديدها و سردرگميهاي آنان درست مشابه
ساير افراد جامعه است. از خلال پاسخهاي آنان ميتوان فهميد كه عقايد و نظرات ما
چقدر نامطمئن هستند و همچنين عقايد يهودي ستيزان چقدر ابلهانه است. از اين مسايل
كه بگذريم بايد بگويم كه اكثر پاسخها حول محور«عبريها» دور ميزند، چرا كه به
دليل سنديت تاريخي استناد به اين مقوله راحتتر است و پاسخها مناسب به نظر ميرسند.
به عنوان مثال چنين پاسخي را دريافت ميكنيم: عبريها نوادگان ابراهيم هستند كه
مدت زمان زيادي در يك جايي حوالي رود فرات و پيش از ميلاد مسيح زندگي ميكردهاند.
كاملاً درست اما اينان چه ارتباطي با يهوديان امروز دارند؟ و يا چه ارتباطي با
اسراييل ميتوانند داشته باشند؟ اسراييلي كه امروز به عنوان«يك حكومت عبري»
قلمداد ميشود. وقتي اين سوال مطرح ميشود پاسخهاي گوناگوني به آن داده ميشود.
مثلاً يك يهودي كسي است كه به نحوي از نژاد قوم عبري است و به طور كلي الآن هم به
دين يهودي و سنت يهوديت تعلق دارد. بسيار خوب حالا؛ اگر اين يهودي به هيچ مذهبي
تعلق نداشته باشد و به اصطلاح لاييك باشد چطور؟ يا اين كه يك يهودي كه تازه به اين
دين گرويده است چطور؟ آيا او هم يهودي است يا نه؟ حال تعريف ديگري از يهوديان
ارايه ميشود كه به نظر برخي ظريفتر و دقيقتر است: تعلق مذهبي يك شخص مبناي
يهوديت او نيست بلكه يهوديت بر مبناي فرزندي و رابطه نژادي است. براي احتراز از
كلمه نژاد كه از لحاظ سياسي چندان مقبول نيست معمولاً از كلمه قوم استفاده ميشود(يعني
ويژگيها و مشخصههاي مشترك نژادي از قبيل رنگ پوست و چشم و...) اما باز هم بحث
جديدي در ميگيرد.
پودر گیاهی ماریانا تنگ کننده واژن
----------------------